شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین شمسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین تاجبخش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلام حسین داوطلب
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید سید مهدی قاری نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
سید مهدی، مرد تفکر و عمل بود و از بیهودهگویی بهشدت بیزار. چنانکه خود گفته است: لحظهای فارغ از مشغلهها، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت میبرد، نگریستم... سید مهدی اول آبان سال ۱۳۴۷ در منطقه سوزا از بخش شهاب، از توابع شهرستان قشم، چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی با اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. پس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
سید مهدی، مرد تفکر و عمل بود و از بیهودهگویی بهشدت بیزار. چنانکه خود گفته است: لحظهای فارغ از مشغلهها، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت میبرد، نگریستم... سید مهدی اول آبان سال ۱۳۴۷ در منطقه سوزا از بخش شهاب، از توابع شهرستان قشم، چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی با اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. پس...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد صالح اصطهباناتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد صالح اصطهباناتی »
شهیدان، شمعهای فروزان انسانیت هستند که با سوختن خود راه را به رهجویان مینمایانند. محمدصالح 1340/9/10 در خانوادهای مذهبی و متدین در استهبان به دنیا آمد. کودکی را در کانون گرم خانواده با فراگیری آداب زندگی سپری کرد. سپس راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شریعتی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دوره متوسطه را در دبیرستان انقلاب شهر استهبان با موفقیت پشت سرگذاشت و موفق به اخذ دیپلم شد. در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد صالح اصطهباناتی »
شهیدان، شمعهای فروزان انسانیت هستند که با سوختن خود راه را به رهجویان مینمایانند. محمدصالح 1340/9/10 در خانوادهای مذهبی و متدین در استهبان به دنیا آمد. کودکی را در کانون گرم خانواده با فراگیری آداب زندگی سپری کرد. سپس راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شریعتی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دوره متوسطه را در دبیرستان انقلاب شهر استهبان با موفقیت پشت سرگذاشت و موفق به اخذ دیپلم شد. در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچههای روستای مشکان نیریز را از عطر وجودش بهرهمند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچههای روستای مشکان نیریز را از عطر وجودش بهرهمند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید هادی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد هادي رنجبر »
هادی در سال ۱۳۵۰ در شهر نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت و از زمان نوزادی آوای حق ـ اذان و اقامه ـ در گوشش طنین افکند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهمندی با موفقیت به پایان رساند. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) آغاز و سال سوم راهنمایی بود که درس را رها کرد و به جبهه رفت. وی زمانی که خود را شناخت، سعی داشت بهطور مستقل و با تکیهبر اراده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد هادي رنجبر »
هادی در سال ۱۳۵۰ در شهر نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت و از زمان نوزادی آوای حق ـ اذان و اقامه ـ در گوشش طنین افکند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهمندی با موفقیت به پایان رساند. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) آغاز و سال سوم راهنمایی بود که درس را رها کرد و به جبهه رفت. وی زمانی که خود را شناخت، سعی داشت بهطور مستقل و با تکیهبر اراده...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد قاسم میرزاپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همهجا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همهجا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
قبلي 1
2
3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي